اهنگ زیبای تا همیشه از اثار کارلوس پوابلا در باره چه گوارا
ترجمه متن شعر:
از عظمت تاریخ اموختیم تو را دوست داشته باشیم
با خورشید شجاعتت ..محاصره را شکستی
و عمق وجودت اینجا اشکار است
فرمانده چه گوارا
وقتی که تمام سانتا کلارا بیدار شدند تا تورا ببینند
عظمت و قدرتت تاریخ را لرزاند
تو ان باد سوزان بودی که با خورشید بهاری امدی تا پرچمت را با خنده بر افراشته کنی
وقتی که انها منتظر استواری بازو های ازادانه تو بوداند
عشق انقلابی تو...تو را هدایت کرد
ما همچنان راه تو را با فیدل ادامه می دهیم
و تو را می گویم:تا همیشه فرمانده!
(ممکن لینک ها فیلتر شده باشند!)
اول همه تسلیت به باقی بازماندگان حادثه دردناک سی ۱۳۰ می گم واقعا همه شون مارو در غم از دست دادن عزیزانشون شریک بدوند و بدونند این حادثه ..حادثه ای دردناک برای تمام ایرانیان بود
پشت کاجستان ، برف.
برف، یک دسته کلاغ.
جاده یعنی غربت.
باد، آواز، مسافر، و کمی میل به خواب.
شاخ پیچک و رسیدن، و حیاط.
من ، و دلتنگ، و این شیشه خیس.
می نویسم، و فضا.
می نویسم ، و دو دیوار ، و چندین گنجشک.
یک نفر دلتنگ است.
یک نفر می بافد.
یک نفر می شمرد.
یک نفر می خواند.
زندگی یعنی : یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدی ؟
دلخوشی ها کم نیست : مثلا این خورشید،
کودک پس فردا،
کفتر آن هفته.
یک نفر دیشب مرد
و هنوز ، نان گندم خوب است.
و هنوز ، آب می ریزد پایین ، اسب ها می نوشند.
قطره ها در جریان،
برف بر دوش سکوت
و زمان روی ستون فقرات گل یاس.