دود می خیزد ز خلوتگاه من

اول همه تسلیت به باقی بازماندگان حادثه دردناک سی ۱۳۰ می گم واقعا همه شون مارو در غم از دست دادن عزیزانشون شریک بدوند و بدونند این حادثه ..حادثه ای دردناک برای تمام ایرانیان بود

                                                    

گریه برای مردی که خنداندن را فراموش نکرد
نوذری هم رفت
                                                                    

گروه ادب و هنر :منوچهر نوذری هنرمند پرسابقه رادیو، تلویزیون، سینما و تئاتر پس از یک دوره بیماری دیروز در بیمارستان مدرس تهران دار فانی را وداع گفت. او که از مدت ها پیش به خاطر ابتلا به بیماری کلیوی در این بیمارستان بستری شده بود از مدتی قبل به حالت کما رفت تا اینکه در سن ۶۹ سالگی صحنه زندگی را ترک گفت.
همه مخاطبان رادیو، برنامه صبح جمعه با شما را با صدای دلنشین منوچهر نوذری شناخته بودند، تنوع نقش آفرینی وی در این برنامه تا سال ها با همراهی و همفکری دوستان نوذری، این برنامه رادیویی را جزو سرآمدهای تاریخ رادیو قرار داده است. علیرغم زندگی پرفراز و نشیب این گوینده و مجری قدیمی، هم مخاطبان رادیویی او را با نقش های آقای ملون و دست و دلباز به خوبی می شناختند. نقشی که به نوعی در تلویزیون هم در قالب سریالی ادامه یافت.
حالا بعد از چند دهه تلاش پیگیر در حوزه های رسانه ای او آرام گرفته است.
نوذری تنها کسی بود که در میان چشمان حیرت زده مخاطبان تلویزیون ایران جلوی دوربین رفت و گفت: تصویر من را در جعبه ای که می بینید نامش تلویزیون است.
حضور بیش از ۵۳ سال در عرصه های رسانه ای و هنری از او چهره مردمی و ماندگار ساخته بود هرچند که علیرغم آرزوی قلبی اش مبنی بر کسب عنوان چهره ماندگار عرصه هنر، نتوانست به این جایگاه رسمی دست یابد اما چه بخواهیم و چه نخواهیم منوچهر نوذری در قلب و یاد تک تک مخاطبان رادیویی و رسانه ای ماندگار خواهد بود.
ناگفته نماند که افرادی مشابه منوچهر نوذری در جامعه رسانه ای کشور اندک نیستند، با این حال در طول این سال ها تاریخ شفاهی رسانه ایران یکی پس از دیگری نقاب در خاک می کشند. گنجینه های ماندگاری چون مقبلی، مهرپرور، فضلی، دانشی، دیهیم و والامقام و هم اینک نوذری دیگر در میان ما نیستند.
منوچهر نوذری علاوه بر حضور در رادیو، در دوبله نقش های فیلم های سینمایی نیز تجربه طولانی داشته است. تجربه خلق صداهای راج کاپور تا دنی کی، همه مخاطبان رادیو عنصر خنده و طنز را از او به یادگار دارند هرچند که او سال ها به خاطر مشکلات زندگی در درون گریه می کرد اما هیچ گاه خنداندن مردم را فراموش نکرد.
مجموعه های تلویزیونی کوچه اقاقیا، عصای پیری و باجناق ها تصویر دیگری از هنرمندی او را ثبت کرده است. با این حال عمر او کفاف نداد که شاهد اکران فیلم سینمایی«چند می گیری گریه کنی» باشد. فیلمی که با طنازی او و به همت شاهد احمدلو ساخته شده است.
امروز منوچهر نوذری در میان ما نیست که مردم را بخنداند ولی دوستان او در رادیو و تلویزیون هستند تا راه ماندگار او را در عرصه طنز و بازنگری دنبال کنند.
روزنامه همشهری، فقدان این هنرمند پرسابقه حوزه رسانه را به خانواده اش و مخاطبان رادیو و تلویزیون تسلیت می گوید.
 
در گذشت یکی از بزرگترین هنرمندان ایرانی رو به تمام ایرانی ها تسلیت می گم
 
     دود می خیزد ز خلوتگاه من 
      کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟
با درون سوخته دارم سخن
کی به پایان می رسد افسانه ام ؟
 دست از دامان شب برداشتم
تا بیاویزم به گیسوی سحر
خویش را از ساحل افکندم در آب
لیک از ژرفای دریای بی خبر
بر تن دیوارها طرح شکست
کس دگر رنگی در این سامان ندید
چشم می دوزد خیال روز و شب
از درون دل به تصویر امید
 تا بدین منزل پا نهادم پای را
 از درای کاروان بگسسته ام
 گر چه می سوزم از این آتش به جان
لیک بر این سوختن دل بسته ام
تیرگی پا می کشد از بام ها
 صبح می خندد به راه شهرمن
 دود می خیزد هنوز از خلوتم
با درون سوخته دارم سخن